تو یک سیاه چال بیدار شدی. پس از یک دوره فراموشی ، شما به طور خلاصه آخرین وقایع را به یاد می آورید: نفوذ به قلمرو قلعه باستانی ، درگیری با نگهبانان و ضربات سخت ، پس از آن شما را از دست دادید. بعد از اینکه سعی کردید از خواب بلند شوید ، متوجه شدید که پای خود را شکسته اید. چه کار کنیم؟ اسلحه بگیرید و شلیک کنید! سعی کنید...

شما در یک منطقه متروکه که توسط جمعیت هیولا ساکن است گیر کرده اید. برای زنده ماندن ، شما باید تا زمانی که ممکن است با زرادخانه چشمگیر سلاح های مختلف خود را نگه دارید. در راه خود همه را نابود کنید و شکست نخورید. موفق...

بار دیگر ، شما فریاد وحشتناکی شنیدید که شب سکوت را شکست و شما می ترسید. پس از تصمیم به بررسی ، به روستا بازگشتید ، اما بیابان بود. ناگهان ، در پشت شما ، لکه دار کردن دندان ها شما را شگفت زده می کند. دور زدن شما یک انسان زنده را دیدید. کشتن زامبی ها و نجات...