من در قدیمی، اتاق اداری بتن بیدار، مرطوب با بوی پوسیدگی و مرگ است. تشک در زیر من بدتر بود، هر چند حافظه از حوادث که من منجر شد تحقق وحشتناک از همه وجود دارد. من در یک مجتمع، برخی از راه زیر برف گرینلند بود، و حمله شده بود. از خش خام در سراسر پشت من، من نمیفهمد من می خواهم به این آرایش زندان SHIFT کشیده شده است، اما به چه هدفی؟ فریادهای از یک سلول در نزدیکی رفت هیچ راه بسیار خوبی برای پاسخ دادن به سوالات من، اما تعداد کمی از خود مطرح شده است. تنها یک نتیجه گیری چدن جرأت عقب سر خود را - فرار. در حال فرار از سلول خود، سرنوشت فیلیپ است یک بار دیگر در حرکت. یک ایستگاه تحقیقاتی سلام فن آوری تقریبا عاری از زندگی انسان - تسهیلات او را به ظهور گریه به دور از معادن بی ثمر است که او را به اینجا آورده است. فیلیپ در تلاش خود را همچنان به بهبود پدرش، ماجراجویی او در مجموعه ای در نیم سایه:. اورتور، اما به عنوان وقایع آشکار، او همراه هشدار بد بخت سرخ خود را پیدا می کند در گوش او زنگ
در مورد نیاز:
در سیستم عامل مک ایکس 10.4 / 10.5
محدودیت ها:
ابتدا چهار سطح
نظر یافت نشد